آراء ادوارد فيتزجرالد در باب ترجمه

نویسندگان

  • Mostafa Hosseiny

چکیده

تقریباً همۀ مترجمان آثار ادبی متّفق¬القولند كه در ميان انواع ترجمۀ متون ادبي—اعم از شعر، رمان، و نمايشنامه—ترجمۀ شعر از جنس ديگري است. زیرا ترجمۀ شعر به خاطر وزن و قافيه، چينش و گزينش الفاظ و عبارات، صناعات لفظي و معنوي، و به طریق اولی، فرهنگ¬بندي سخت¬ترين، شاق¬ترین، و احتمالاً، ارزنده¬ترین نوع ترجمۀ ادبي است. بی¬شکّ ادوارد فیتزجرالد یکی از معروف¬ترین مترجمان حوزۀ شعر است، و ترجمۀ او از رباعیّات خیّام یکی از پرخواننده¬ترین و تأثیرگذارترین ترجمه¬ها در سراسر دنیاست. فیتزجرالد هیچ¬گاه کتاب یا مقالۀ مستقلی دربارۀ آراء¬اش در باب ترجمه ننوشت. جستار حاضر می‌کوشد تا آراء او در باب ترجمه را از خلالِ مقدّمه¬هائی که بر ترجمه¬هایش—مثلاً مقدّمۀ او بر شش نمایشنامه از کالدرون، یا آگاممنون اثر آیسخلوس، یا رباعیّات عمر خیّام—نوشته و مهّم¬تر از آنها، از خلال نامه¬هایش به افراد مختلف، مخصوصاً استادش کاول، استخراج و برجسته کند. فیتزجرالد اعتقاد داشت که یک ترجمه، به هر قیمتی باید زنده بماند؛ و اگر مترجم نتواند متن اصلی را حفظ کند، باید با تمامِ وجود بکوشد، به ترجمه¬اش روح و جان ببخشد. به تعبیر او گنجشک زنده به که عقاب مرده.

چاپ‌شده

2016-01-20

ارجاع به مقاله

Hosseiny, M. (2016). آراء ادوارد فيتزجرالد در باب ترجمه. فصلنامه مطالعات ترجمه ایران, 13(52). Retrieved از https://www.journal.translationstudies.ir/ts/article/view/328

شماره

نوع مقاله

مقاله علمی-پژوهشی